رویِ لبخند ِ من...
من مردی را میشناسم
که تمام ِ دو راهیهای ِ مرا
ترمز میزند...
و آیینهاش را تنظیم میکند
درست رویِ لبخند ِ من...
سبز که میشود
تمامِ قرمزها را
رد میکند....
اما هنوز هم باور ندارد
من
از آنچه در آیینه میبیند
به او نزدیکترم!..
سمانه سوادی